1.باشگاه های ورزشی
یکی از گزینه های که شاید برای شما بسیار مناسب باشد و بتوانید از طریق آن دوستان بسیار خوبی را پیدا کنید،باشگاه های ورزشی باشد.اگر به باشگاه ورزشی نمی روید حتما برنامه را بریزید تا به یکی از باشگاه های که به آن علاقه دارید،بروید.باشگاه چندین مزیت و خوبی را می تواند برای شما داشته باشد اولین مزیت این است که می تواند جسم شما را سالم سازد و اگر شما جسم سالمی داشته باشید فکرتان باز خواهد شد و برای زندگی و پیدا کردن دوستان خوب،بهتر میتوانید برنامه بچینید. در این باشگاه ها که می روید سعی کنید خوش خنده باشید و با روی باز با هر کسی گفتگو و رفتار کنید و این پیام را به صورت ناخودآگاه به آنها بدهید که می خواهید با آنها رابطه برقرار کنید و آماده برقرار کردن دوستی هستید.
یاد دارم قبلا که به باشگاه می رفتم دوستان بسیار زیادی را از این طریق پیدا کرده بودم و رابطه دوستی بسیار عالی را با هم داشتیم،گاهی اوقات برنامههایی را می چیدیم که خارج از محیط باشگاه بود.مثلاً برنامه های برای رفتن به کوه، نشستنی های دور هم با بعضی از آنها،حتی قراردادهای کاری هم داشتیم.
برای ارتباط برقرار کردن با افراد جدید باید ابتدا ما پا روی غرورمان گذاریم و بدانیم که ما هم مثل دیگران هستیم و دیگران هم مثل ما. چون بعضی از ما خودمان را آنقدر خاص می دانیم و فکر میکنیم که با دیگران متفاوت هستنم،که هیچگاه نمی توانید کسی را کنار خودمان بپذیریم.
2.محیط های آموزشی و سمینارها
شاید بهتر باشد گاهی اوقات برای پیدا کردن دوستان جدید به محیطهای آموزشی بروید. در محیطهای آموزشی میتوانید دوستان بسیار خوبی را پیدا کنید،چرا؟
چون شما می توانید به صورت هدفمند اقدام کنید و افرادی را مورد هدف بگیرید که تقریباً همان افرادی هستند که شما میخواهید.برای مثال اگر شما به مباحث موفقیت علاقه دارید و پیگیر این موضوعات هستید؛خوب در سمینار موفقیت می توانید دوستان بسیار زیادی را پیدا کنید که همان دوستانی باشند که بیشتر اوقات را بتوانید در رابطه با موفقیت با یکدیگر صحبت کنید.
اگر محیط های آموزشی را پیدا کنید که چند نفره باشد و مثلا تعداد گروه بیش از ده نفر نباشد به نظر من بسیار بهتر است و دوستان صمیمی تری را در آنجا می توانید پیدا کنید چون تعداد کمتر است و افراد به یکدیگر بیشتر مشرف میشوند.اگر توانستید از این گروه های کوچک آموزشی پیدا کنید و سریع به آنها به پیوندید.اگر کمی بگردید مطمئن باشید همان گروه آموزشی را خواهید پیدا کرد که منطبق با علایق و احساسات شما باشد.
من خودم چندین دوست بسیار خوب را در همین محیط های آموزشی پیدا کردم و همین دوست ها بسیار زیاد به من کمک کردند و مورد استفاده همدیگر قرار گرفتیم .چون واقعا همان چیزی بودیم که می خواستیم و در رابطه با همان چیزهای صحبت می کردیم که هر دو نفر علاقه به آن داشتیم.مثلاً در یک کلاسی که مباحث کارهای اینترنتی را یاد میداد،دو دوست بسیار عالی را پیدا کردم و از آنها چیزهای بسیار زیادی را یاد گرفتم،گروه ما گروهی 12 نفره بود به همین خاطر به راحتی می توانستی بعد از چند جلسه با تمامی افراد آشنا شوی.
3.در محیط اطراف که قدم میزنید
به بیرون که میروی در اطراف قدم میزنید،شاید بیرون بروید و چیزهایی را خرید کنید و یا مغازه های را ببینید.هنگامی که دارید این کارها را انجام می دهید باید مراقبِ اطرافِ خود باشید،شاید یکی از فروشندگان،در آینده یکی از بهترین دوست های شما شود.یکی از دوستان خود من افراد بسیار زیادی را از همین طریق پیدا کرده بود و با آنها دوستی های بسیار صمیمی را آغاز کرده بود.او همیشه عادت داشت با دیگران به خوبی برخورد کند و سعی کند سریع با آنها صمیمی شود و اعتقاد داشت همیشه یک موقعی پیش می آید که ما به درد هم دیگر می خوریم.
شما هم از این موضوع مستثنا نیستید و خیلی راحت می توانید دوستان بسیار زیادی را از همین طریق پیدا کنید،شما باید در چنین مواقعی کاملا خوش برخورد باشید و بتوانید مکالمه بسیار خوبی را با آنها برقرار کنید،شاید در اولین برخورد نتوانید با آنها دوست شوید و لازم باشد بارها و بارها آنها شما را ببینند تا در ذهن آنها ثبت و ظبط شوید. و بعد از اینکه در ذهن آنها ثبت شدید؛می توانید با آنها صمیمی تر شوید و دوستیهای پایدارترین را باهم برقرار کنیم. بر فرض مثال اگر من بخواهم با صاحب مغازهای که در محله ماست ارتباط برقرار کنم و با او دوست شوم،اول هر روز و یا هر یک روز درمیان به او سر میزنم و شاید چیزی هم از او خرید کنم و با او حال و احوال می کنم و اگر صحبتی دارد و یا درد دلی می خواهد بکند کاملا به حرفهای او گوش می دهم.کمکم رابطه من با او صمیمی تر می شود،خودِ او هم متوجه میشود که میخواهم با او رابطه دوستی را برقرار کنم.اگر پیشنهادی برای خوردن شام به من داد،حتماً از قبول میکنم و اگر او پیشنهاد نداد خود من پیشنهاد میدهم.به همین راحتی می توانم بعد از یک مدت یک دوست بسیار خوب را پیدا کرده باشم و با او رابطه دوستی مان را ادامه دهم.
کلاً به بیرون که میروید مراقب افراد دیگر باشید،گاهی اوقات افراد به صورت خاصی به ما لبخند میزنند و یا به گونه ای به ما نشان می دهند که با ما میخواهند دوست شود،افرادی که شاید گاهی اوقات می توانند دوستان خوبی برای شما باشد و یا حداقل برای آغاز کار خوب باشد.خیلی اوقات پیوندهای دوستی ما از دور و به صورت فرکانسی باهم برقرار می شود و تا یکدیگر را می بینیم احساس می کنیم که خیلی وقت است که همدیگر را میشناسیم.چینی های ضرب المثلی دارند که می گوید ( به عشق در یک نگاه اعتقاد داشته باش ) و آن دقیقا همین موضوع است.شاید شما فرکانس هایی را فرستاده باشید که با فرکانس هایی آن شخص که فرستاده است هماهنگ است و اینطور راحت همدیگر را پیدا خواهید کرد.
پس این را بدانید که همیشه در اطراف شما دوستان بسیار زیادی هستند و افرادی وجود دارند که می توانید با آنها ارتباط برقرار کنید،پس سعی کنید به راحتی آنها را از دست ندهید.
4.شاید دوستان شما در نزدیکی شما باشند
گاهی اوقات افرادی که در همسایگی شما وجود دارند و یا افرادی که در فامیل شما هستند می توانند گزینه های خوبی برای دوست بودن باشند،ولی شاید این موضوعی باشد که خود شما هم بدانید ولی نکتهای که دارد و میخواهیم به آن اشاره کنیم این است که گاهی اوقات می توانید از طریق آنها به دوستان بسیار خوبی برسید. و شاید گاهی اوقات هم همان افراد دوستان بسیار خوبی باشند و در کنار و در نزدیکی ما باشند ولی ما آنها را نمی پذیریم.
همیشه این نکته را به یاد داشته باشید که شاید گنج در اطراف شما باشد ولی شما میخواهید آن را دورتر پیدا کنید.مراقب باشید فریب این موضوع را نخورید.
یاد دارم چند وقت پیش برای یک کار خاص دنبال فردی می گشتم و پیدا نمی کردم،چیزی در ذهنم به من گفت که شاید در اطراف تو باشد و تو بیهوده در دوردست ها دنبال آن می گردی.به خودم گفتم شاید باید بیشتر اطرافم را بگردم،وقتی که بیشتر گشتم دیدم واای یکی از همسایگان ما دقیقاً همین کار را انجام می دهد که ما می خواهیم و خیلی راحت آن کار را با همدیگر آغاز کردیم و به نتیجه رسیدیم.
شاید دوستان شما هم در اطراف و نزدیکی های شما باشند و شما فکر می کنید که باید دور دستها را بگردید، اگر چنین است بیشتر اطراف خود را بگردید.
5.یک تمرین عالی برای پیدا کردن دوست
می خواهیم با هم یک تمرین را انجام دهیم، یک تمرین ذهنی.اگر که شما صبح بیدار می شدید و می دیدید که در جمعی غریبه حضور پیدا کرده و بیدار شده اید و حالا باید شما سعی کنید با دیگران ارتباط برقرار کنید و با آنها دوست شوید و دوستان جدیدی پیدا کنید واقعا چه می کردید؟چطور با دیگران ارتباط خود را شروع می کردید؟ آیا خنده رو می شدید و لطیفه تعریف می کردید؟ یا سعی میکردید جدی باشید تا بتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید؟
حتما چند دقیقه وقت بگذارید و این شرایط را در ذهن خود تجسم کنید و ببینید که آیا واقعا چه کار می کردید؟آیا ارتباط برقرار کردن با غریبه ها برای شما سخت بود؟ آیا از این کار اذیت می شدید؟آیا هنگامی که میخواهید با آنها ارتباط برقرار کنید،دست ها و پاهای شما یخ می کنند و احساس اضطراب و ترس دارید؟
اگر برایتان سخت است که با دیگران ارتباط برقرار کنید،باید روی باورهای خود بیشتر کار کنید و برای خودتان بیشتر ارزش قائل باشید و بدانید که شما هم جزئی از این جهان هستید و باید با افراد دیگر ارتباط برقرار کنید و در این موضوع کاملا راحت باشید.
اگر دیدید که برای تان بسیار سخت است که در این تمرین ذهنی با دیگران ارتباط برقرار کنید،سعی کنید آن را مدام تکرار کنید و با دیگران ارتباط برقرار کنید. در ذهنتان با دیگران صحبت کنید،برای آنها لطیفه بگویید،با آنها بخندید،آنها را دوست داشته باشید و بدانید که آنها نیز شما را دوست دارند و این را احساس کنید. هر چقدر این تمرین بیشتر انجام دهید برای ارتباط برقرار کردن با دیگران راحت تر خواهید شد.
پس این تمرین را مدام تکرار کنید و سعی کنید هر بار آن را راحت تر انجام بدهید تا با دیگران و با اطرافیان غریبه بتوانید بهتر رابطه برقرار کنید.راحت تر و روان تر شوید. و به گونه ای این تمرین را انجام دهید که انگار سالهاست که شما کاملا مسلط هستید تا با دیگران ارتباط برقرار کنید.
حالا که متوجه شدیم که از کجا دوستان جدیدی پیدا کنیم،می خواهیم ببینیم که چطور میتوانیم یک مکالمه خوب و تاثیر گذار در ابتدای کار داشته باشیم.
اگر میخواهید مکالمه خوب داشته باشید،نکات زیر را رعایت کنید
1.یک موضوع مشترک پیدا کنید
یکی از موضوعاتی که شما باید به سرعت روی آن تمرکز کنید این است که وجوه مشترکی را بین خودتان پیدا کنید. یعنی باید بفهمید چه نقاط مشترکی با هم دارید و می توانید در آن رابطه با آنها گفتگو داشته باشید.برای مثال اگر شما اهل فوتبال هستید و از گارد گوشی طرف مقابل تان متوجه شدید که او هم به فوتبال علاقه دارد؛خیلی راحت و سریع می توانید گفتگوی خود را در این رابطه با هم آغاز کنید.مثلا از او بپرسید آیا فوتبال هفته پیش را دیده است و با هم به نقد و بررسی آن بپردازید.
اگر حوزه درستی را انتخاب کرده باشید مطمئن باشید که آن فرد هم از آن گفتگو خوشش خواهد آمد و به مکالمه با شما ادامه خواهد داد. اگر روی این موضوع تمرکز کنید دیگر نباید نگران آن باشید که آیا فردِ سرگرم کننده هستید یا نه!
سعی کنید بفهمید که چه نقطه های مشترکی را با هم دارید و این نقاط مشترک را می توانید از طرز لباس پوشیدن،طرز صحبت کردند و یا طرز رفتار آن شخص تا حدودی متوجه شوید.
2.لبخند بزنید،عبوس نباشید
بیشتر افراد با کسانی که عبوس هستند و لبخند نمی زنند ارتباط خوبی برقرار نمی کنند،پس شما باید از افرادی باشید که خوش مشرب و خندان هستند تا از این طریق بتوانید رضایت اولیه دیگران را جلب کنید. من این موضوع را خیلی زیاد امتحان کردم و هرگاه که شاید عصبانی بودم و به جاهای جدید میرفتم و با افراد جدید آشنا میشدم،متوجه میشدم که افراد به خاطر اینکه من عصبانی هستم و شاید خنده رو و صمیمی نشان نمی دهم، از اینکه با من ارتباط برقرار کنند و با من وارد مکالمه شوند،دوری می کردند. خود شما هم قطعا همینطور هستید و با افرادی که عصبانی هستند و خودشان را خوش خنده و صمیمی نشان نمی دهند تمایلی به گفتگو کردن نخواهید داشت.
پس در ابتدای کار سعی کنید خود را خنده رو نشان دهید و زیاد جدی نباشید،زیرا اگر بیش از اندازه جدی باشید،افراد ترجیح نخواهند داد با شما وارد مکالمه شوند. البته این موضوع فقط برای ابتدای کار مناسب است و شما فقط در ابتدای کار نباید بیش از اندازه جدی باشید؛شاید بعدها که رابطه تان صمیمی تر شد،نیاز باشد گاهی اوقات با هم جدی صحبت کنید.
3.ترس مُرد،یادتان باشد
شاید در ابتدای کار که بخواهید گفت و گو را آغاز کنید کمی بترسید و شاید چنین سوال های را از خودتان بپرسید که اگر گفت و گو را آغاز کردم و مرا تحویل نگرفت چی؟ اگر با لحن توهین آمیز با من صحبت کرد چی؟ اگر نتوانم درست گفتگو کنم و مکالمه را خراب کنم،چی؟ اگر گفتگو را آغاز کردم و دیگران من را مسخره کردند،چه کار کنم؟
اگر دیدید چنین افکاری دارد از ذهنتان می گذرد و مانع از شروع گفتگوی شما میشود، همان عبارت قدیمی که با هم گفتیم را تکرار کنید «ترس مُرد» و سریعاً روی ترس تان پا بگذارید و مکالمه را هر طور که شده شروع کنید و بعد خواهید دید که فقط ترسی واهی داشتید و هیچ اتفاقی نیافتاد.
هنگامی که شما پا توی میدان میگذارید،تمام ترس تان کنار می رود،پس سریعا پا توی میدان گذاشته و مکالمه خود را آغاز کنید و به آن که بعد از آن چه اتفاقی می خواهد بیفتد،اصلا فکر نکنید.
4.نسبت به گفت و گو،علاقه نشان دهید
وقتی که با فرد جدیدی مکالمه میکنید، نسبت به مکالمه از خود علاقه نشان دهید و نسبت به آن متعهد باشید.به پیش بردن مکالمه کمک کنید،وقتی از شما سوالی میپرسند،با اشتیاق جواب دهید. مکالمه را بسط دهید و از دادن جوابهای کوتاه و خالی از توجه خودداری کنید. میتوانید در هنگام مکالمه به نشانهی تصدیق سر تکان دهید یا با گفتن عباراتی از قبیل آها، چه جالب، این را نمیدانستم و … نسبت به مکالمه از خود علاقه نشان دهید. اگر عادت به انجام این کارها نداشتهاید، در اسرع وقت آنها را تمرین کنید.
5.واکنش نشان دهید
به جای اینکه در عالم خودتان باشید و به افکار خودتان فکر کنید در آن لحظه و در مکالمه حضور داشته باشید و به آن فرد نشان دهید که با او هستید.سعی کنید توجه خود را روی مکالمه بگذارید و نسبت به صحبت هایی که میشود واکنش نشان دهید. در واقع باید شما خودتان را طوری جلوه دهید که کاملا در مکالمه هستید و حرفهایی که طرف مقابل برای شما میزند،برای تان اهمیت دارد.
برای مثال اگر فردی که دارید با او گفت و گو می کنید،فردی بود که دلش گرفته بود شما باید به او اهمیت دهید و سعی کنید مکالمه را به سمت و سویی ببرید که به او دلداری بدهید.این باعث می شود تا فرد مقابل متوجه شود که شما به او توجه میکنید و برای تان مهم است که او چه حالاتی دارد.مثلا بهتر است از حالاتی که در گذشته داشته اید و باعث درگیر شدن شما شده است،برای او بگویید و برای او توضیح دهید که چطور از این حالات رها شده اید.این میتواند یک مکالمه موثر باشد.
هیچگاه سعی نکنید بی تفاوت باشید و نسبت به حرفهایی که او برای شما میزند از خود واکنشی نشان ندهید.شما باید بتوانید نسبت به حرفهایی که او میزند از خود واکنش نشان دهید.یادتان باشد هیچ کس دوستی را که بی تفاوت باشد را دوست ندارد.سعی کنید جاهایی که نیاز است حرف او را تایید کنید و به نشانه تایید آن،سرتان را به پایین تکان دهید.خیلی از افراد دوست دارند مورد تایید دیگران قرار بگیرند و با همین نکته کوچک شما می توانید دوستان بسیار زیادی را پیدا کنید.
تا می توانید در مکالمه، خود را صمیمی نشان دهید و با فرد مقابل همدلی کنید و کاری کنید تا آن فرد این موضوع را متوجه شود که شما، او را از خودتان میدانید و با او همراه هستید.
6.خوب گوش دهید
شما باید در یک مکالمه خوب،سعی کنید شنونده بسیار خوبی باشید و به صورت کامل و پیوسته و صبورانه به صحبتهای فرد مقابل خود گوش دهید.باید سعی کنید خیلی کمتر صحبت کنید و بیشتر به فرد مقابل اجازه دهید تا صحبت کند.خیلی اوقات افراد،حرف برای زدن زیاد دارند و اگر ما به آنها اجازه ندهیم تا حرف های خود را بازگو کنند،کمی دلگیر میشوند.پس بهتر است شما بدون خودخواهی و غرور به صحبتهای فرد مقابل سراپا گوش کنید.
هیچگاه در میان صحبت های طرف مقابل، حرف نزنید چون نوعی بی احترامی به شخص مقابل می باشد.سعی کنید احساس مهم بودن را به آن شخص بدهید،چون افراد از اینکه مهم باشند،بسیار خوششان می آید و گوش کردن ما به آنها باعث میشود تا آنها احساس کنند که بسیار مهم هستند.
شما باید فرد مقابل را کاملا راحت بگذارید تا صحبت کند و باید سعی کنید تا او احساس راحتی کند. از طرفی نباید حواس او را پرت کنید و برای مثال اگر میان صحبت کردن او بیش از اندازه حواستان به گوشی تان باشد کار جالبی نیست و مانع گوش دادن درست شما به او شده است.شما در این میان باید صبور نیز باشید و اگر طرف مقابل تان میان صحبتهایش یک مکث کرد،صبور باشید و بگذارید صحبتهایش را کامل کنند.یادتان باشد با گوش کردنِ خوب،می توانید دوستان بسیار خوبی را جذب کنید.
7.در انتها خودتان را معرفی کنید
شما باید در انتهای مکالمه خودتان را معرفی کنید.باید اسم تان را به آن شخص بگویید و باید بتوانید کاری کنید که یا شماره آن شخص را گرفته و یا با او در ارتباط باشید و یا قرار ملاقات بعدی را تنظیم کنید. به هر حال باید به گونه ای نشان دهید که شما میخواهید این دوستی ادامه دار باشد.چون در تماس بودن ادامه دار شما باعث می شود تا دوستی تان صمیمی تر شود و تداوم بیشتری پیدا کند.
پس حتما این نکته را به یاد داشته باشید که در انتهای مکالمه سعی کنید،راهی برای ادامه دوستی پیدا کنیم.بر فرض مثال می توانید به او بگویید از دیدار با شما خیلی خوشحال شدم و دوست دارم باز هم شما را ببینم،می توانم شماره شما را داشته باشم؟به این شکل می توانید به فرد نشان داده باشید که شما می توانید دوست خوبی برای او باشید و می خواهید این دوستی ادامه دار شود.
از اینکه از او درخواست شماره میکنید و میخواهید ملاقات دیگری بعدا با او داشته باشید،اصلا خجالت نکشید.شاید او راغب تر از شما باشد و این موضوع را تا حدودی می توانید احساس کنید.
حالا که توانستید دوستی پیدا کنید و با او مکالمهِ خوبی داشته باشید و با او دوست شوید،نوبت آن است که بتوانید دوستی تان را گسترش دهید و آن را صمیمی تر کنید.برای این کار میتوانید از نکات زیر استفاده کنید.
برای گسترش دوستی این موارد را رعایت کنید
1.به دنبال شباهت ها باشید،نه تفاوت ها
شما در روابط دوستی تان می توانید به دو دیدگاه برسید،دیدگاه اول این است که شما میتوانید به تفاوتهای خود نگاه کنید و دیدگاه دوم این است که شما میتوانید به شباهت های خود نگاه کنید. افراد به کسانی که شبیه به خودشان هستند بیشتر علاقه دارند،پس شما باید سعی کنید تا شباهتهای خودتان را با فرد مقابل پیدا کنید و آنها را به او بگویید و در راستای آنها گام بردارید.بر فرض مثال اگر شما علاقه به بازی های رایانه ای دارید و متوجه شده که فرد مقابلتان هم به همین موضوع علاقه مند است،این همان وجه تشابه است و باید پیگیر آن شوید و باید قرار ملاقات های دیگری را با او بگذارید تا به کلوپ بازیهای رایانه ای بروید.
شاید برای ابتدای کار برای شما سخت باشد تا وجه های تشابه یکدیگر را پیدا کنید اما با کمی فکر کردند و بررسی کردند متوجه می شوید که شباهت های بسیار زیادی را با یکدیگر دارید و می توانید از آنها استفاده کنید.مراقب باشید اگر تفاوتی پیدا کردید هرگز دوست تان را مسخره نکنید و به او توهین نکنید،چون تفاوت ها نیز بخشی از زندگی ماست و قرار نیست تمام ما شبیه همدیگر باشیم.
2.حتما با دوستان تان در تماس باشید
وقتی که شروع به شناختن دیگران میکنید، با آنها در تماس باشید. بیشتر مردم چون خبرگیری نمیکنند دوستان جدیدی پیدا نمیکنند. برخی میترسند که تلفن را بردارند و تماس بگیرند. در تماس بودن با افرادی که ملاقات کردهاید اگر به شکل درست انجام شود، کاری ساده خواهد بود.
در تماس بودن با دیگران مثل ستون فقرات زندگی اجتماعی شماست. در راستای نگهداشتن دوستانتان، در تماس بودن با آنها موجب میشود شما نیز در مدار توجه آنها قرار داشته باشید و رابطهی بینتان زنده بماند. برای دوستان جدید اهمیت در تماس بودن دوچندان میشود. اگر نمیتوانید این کار را به موقع انجام دهید، پس وقت خود را برای ایجاد دوستی تلف نکنید.
اگر شما بیرون رفتید و با عدهای ملاقات کردید، هر چند روز یا نهایتا هفتهای یک بار پیگیر احوال آنها باشید. بیشتر افراد به اندازهی کافی فعال نیستند تا با شما ارتباط برقرار کنند. بنابراین اگر میخواهید کنترل زندگی اجتماعیتان در دست خودتان باشد، شما وضعیت آنان را پیگیری کنید
شما باید به فکر دوست تان باشید و اگر اینچنین باشد عادتی برای شما می شود تا همیشه با او در تماس باشید و با او تماس بگیرید.
البته همیشه نیاز نیست برای آنکه با دوست تان در تماس باشید به او زنگ بزنید،می توانید پیام دهید و یا از ابزارهای آنلاینی که در حال حاضر وجود دارد استفاده کنید.مثلا تلگرام یکی از رایج ترین و بهترین ابزارهای آنلاین پیام رسانی است و یکی از مزیت های بسیار خوبش این است که اگر شما دیر وقت به یاد دوست تان افتادید،می توانید به او پیام بدهید و او فردا صبح جواب شما را بدهد.به این شکل هم شما به کارهایتان رسیده اید و هم با یکدیگر در تماس بوده اید.
3.برنامه ای برای ملاقات و بیرون رفتن داشته باشید
برنامه ریزی برای بیرون رفتن و ملاقات دیگر دوستان تان یکی از عواملی است که هم به صمیمیت شما کمک می کند و هم بسیار لذت بخش و جذاب است و همین که دور هم جمع می شوید و به مناطق زیبا و دیدنی شهرتان می روید بسیار در روحیه و سلامتی شما تاثیر گذار است.شما خودتان باید گاهی اوقات برای رفتن به بیرون و ملاقات دوستان تان برنامه هایی بچینید و با آنها در میان بگذارید و اگر موافقت کردند حتما آن برنامه ها را پیاده سازی کنید. همیشه نباید منتظر بمانید تا دوست تان برنامه ملاقات بچیند و گاهی نیز شما هم باید این کار را انجام دهید.
برای اینکه قرارهای ملاقات تنظیم کنید و برنامههایی برای بیرون رفتن بچینید،باید به این موضوع توجه کنید که اول سعی کنید برنامههایی را بچینید که دوست تان نیز دوست داشته باشد.مثلا اگر از کوه خوشش می آیند سعی کنید برنامه ای بچینید که به کوه بروید و یا اگر زیاد تمایلی به بیرون رفتن ندارد،او را به خانه خود دعوت کنید یا به خانه او بروید.
آخر هفته ها و تعطیلی های پشت سر هم می تواند فرصت بسیار عالی برای رفتن به بیرون و ملاقات یکدیگر باشد،سعی کنید از این فرصتها به نحو احسن استفاده کنید
4.حامی دوست تان باشید
برای اینکه بتوانید دوستی تان را گسترش بدهید باید سعی کنید دوست بسیار خوبی باشید و همیشه سعی کنید از همه لحاظ دوست تان را حمایت کنید،هم از لحاظ شنیداری و گفتاری،هم از لحاظ روانی،هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ کمک بر غلبه بر مشکلات زندگی. شما باید به گونه ای رفتار کنید که کسی که شما را دیده است احساس کند تازه شما را کشف کرده و از این که با شما آشنا شده بسیار خوشحال و خوشنود است.شما باید سعی کنید رفاقت عملی با دوست تان ایجاد کنید و هرگاه که نیاز به شما پیدا کرد سعی کنید نیازهای او را برطرف کنید و یک حامی بسیار قوی برای او باشید.
هر کاری به حرف بسیار ساده است و ما کسانی را داریم که در دوستیِ حرفی و دروغین بسیار قدرتمند هستند و در ظاهر دوست و رفیق بسیار خوبی به نظر می رسند،یعنی مدام می گویند که تو بهترین رفیق من هستی،خیلی عالی هستی و من هر کاری که از دستم بربیاید برای تو انجام می دهم؛خیلی چاکرتم و دربس بنده مخلص کامل تو هستم،اما هنگامی که پای حمایت کردن و کمک رسید،دیگر خبری از آن دوست بسیار خوب نیست و در عمل به هیچ عنوان نمی توان روی آن حساب کرد. به این نوع دوستی، دوستی حرفی می گویند و جدا از دوستی عملی است و هیچ کس دوستِ حرفی و ظاهری را دوست ندارد و ترجیح نمیدهد با آن شخص رفاقت خود را صمیمی تر کند، پس شما باید سعی کنید از نوع رفاقت عملی را ایجاد کنید و یک دوست حامی باشید و کاری کنید که دوست تان بتوانند واقعا روی شما حساب باز کند.
از حالا به بعد هر کاری که از دست تان برمیآید برای دوست تان انجام دهید و سعی کنید در عمل،رفیق بسیار خوبی برای دوست تان باشید؛یادتان باشد که همیشه دوستان بسیار خوب، در مواقع دشواری و سختی در کنار دوست شان باقی می مانند و حمایتش می کنند،پس دوست بسیار خوبی برای دوست تان باشید.
این مقاله برگرفته از ساایت بسیار خوب دوستان خوب بود.